معنی

سر سلسله، موسس خانواده، طبقه
[نساجی] ضایعات

دیکشنری

نوارها
اسم
strip, tape, band, ribbon, braid, swathنوار
tab, strip, slip, belt, isthmus, sliceباریکه
flinders, garbage, hack, hatch, notch, strapخش
فعل
disrobe, bare, denude, strip, uncoverبرهنه کردن
stripمحروم کردن از
fleece, ransack, strip, harry, pluck, rake upلخت کردن
kerf, incise, rift, scotch, slash, slitچاک دادن
evacuate, deplete, eviscerate, exhaust, purge, stripتهی کردن

ترجمه آنلاین

نوارها

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.