stridulate
/ˈstrɪdjʊleɪt/

معنی

(به ویژه حشرات - صدای خشنی که در اثر بهم مالیدن یا به هم زدن بال ها یا پاها ایجاد می شود) وزوز کردن، زنگیدن، زنجره وار صدا کردن، جیرجیر کردن، جیر جیر یا خش خش کردن، صدا دراوردن، تولید صدای گوشخراش کردن

دیکشنری

استدلال
فعل
phonate, stridulateصدا دراوردن
stridulateتولید صدای گوشخراش کردن
stridulateجیر جیر یا خش خش کردن

ترجمه آنلاین

گام برداشتن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.