stratagem
معنی
حیله جنگی، تدبیر جنگی، لشکرارایی
سایر معانی: (در جنگ) ترفند، حیله ی رزمی، ستاوه، ترفنده، تمجید
سایر معانی: (در جنگ) ترفند، حیله ی رزمی، ستاوه، ترفنده، تمجید
دیکشنری
کلاهبرداری
اسم
stratagemحیله جنگی
stratagemتدبیر جنگی
stratagemلشکرارایی
ترجمه آنلاین
تدبیر
مترادف
action ، angle ، artifice ، bit ، booby trap ، brainchild ، child ، con ، deception ، device ، dodge ، feint ، gambit ، game ، game plan ، gamesmanship ، gimmick ، grift ، intrigue ، layout ، little game ، maneuver ، method ، one upmanship ، pitch ، plan ، play ، plot ، ploy ، pretext ، proposition ، racket ، ruse ، scenario ، scene ، scheme ، setup ، shift ، slant ، stall ، story ، subterfuge ، switch ، twist ، wile