strangulation
/ˌstræŋɡjəˈleɪʃn̩/

معنی

اختناق، فشردگی، خفه سازی
سایر معانی: حالت خفقان

دیکشنری

خفه شدن
اسم
strangulation, suffocation, choke, asphyxiaاختناق
strangulation, suffocationخفه سازی
compression, compaction, jam, strangulationفشردگی

ترجمه آنلاین

خفه کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.