straitlaced
/ˈstreɪˌtlest/

معنی

محدود، با تور محکم بسته، کرست بسته، شکمبند دار، در فشار
سایر معانی: straightlaced باتور محکم بسته شده، منحصر، دارای نوارهای تنگ (مانند شکم بند یا کرست)

دیکشنری

تند و تیز
صفت
straightlaced, straitlacedبا تور محکم بسته
straightlaced, straitlacedکرست بسته
straightlaced, straitlacedشکمبند دار
limited, finite, confined, narrow, bounded, straitlacedمحدود
straightlaced, straitlacedدر فشار

ترجمه آنلاین

تنگ

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.