straightway
/ˌstreɪtˈweɪ/

معنی

سر راست، فورا
سایر معانی: (قدیمی) بی درنگ، بی وقفه، بلافاصله، بلادرنگ، مستقیما

دیکشنری

بلافاصله
قید
instantly, right away, at once, straightway, forthwith, anonفورا
صفت
straightforward, straight, straightway, outspoken, plain, upstandingسر راست

ترجمه آنلاین

بلافاصله

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.