stout
معنی
نوعی ابجو، آبجو استاوت، سخت، محکم، شق، تنومند، ستبر، ضخیم، نیرومند، چاق و چله، تومند، با اسطقس، قوی بنیه
سایر معانی: دلیر، دلاور، بی باک، نترس، تهمتن، قوی هیکل، قلچماق، لندهور، مستحکم، استوار، پرزور، چاق، فربه، کت و کلفت، قطور، پر و پاقرص، سرسخت، (مردانه) لباس اندازه ی بزرگ (برای مردان چاق)، آبجو سیاه، استاوت
سایر معانی: دلیر، دلاور، بی باک، نترس، تهمتن، قوی هیکل، قلچماق، لندهور، مستحکم، استوار، پرزور، چاق، فربه، کت و کلفت، قطور، پر و پاقرص، سرسخت، (مردانه) لباس اندازه ی بزرگ (برای مردان چاق)، آبجو سیاه، استاوت
دیکشنری
چاق و چله
اسم
stoutنوعی ابجو
stoutآبجو استاوت
صفت
stout, robust, huge, rugged, burly, sturdyتنومند
plump, stout, buxom, portly, lob, thickچاق و چله
thick, robust, stout, sturdy, big, burlyستبر
thick, bulky, fat, stout, bigضخیم
strong, powerful, mighty, formidable, vigorous, stoutنیرومند
sturdy, strong, firm, solid, tight, stoutمحکم
great, stoutتومند
hard, difficult, tough, strict, rigid, stoutسخت
stiff, taut, tough, inelastic, stout, woodenشق
stoutقوی بنیه
sinewy, stoutish, staminal, stout, toughبا اسطقس
ترجمه آنلاین
تنومند
مترادف
big ، bulky ، burly ، corpulent ، fat ، fleshy ، heavy ، obese ، plenitudinous ، plump ، porcine ، portly ، rotund ، substantial ، thick bodied ، tubby ، upholstered ، weighty ، zaftig