صفحه اصلی
خدمات ترجمه
تعرفه ترجمه
لینکها
درباره ما
تماس با ما
همکاری با ما
سوالات متداول
قوانین و مقررات
راهنمای کاربران
راهنمای همکاران
وبلاگ
ورود مترجم
ورود | ثبتنام
جستجوی همه موارد
جستجو در واژهنامهها
جستجو در دیکشنری
جستجو در جملات نمونه
جستجو
stoned
/ˈstoʊnd/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معنی
بی هسته، هسته درآورده، بی تکژ، بی دانه، سیاه مست، در عالم هپروت
دیکشنری
سنگسار
فعل
stone
سنگسار کردن
stone
هسته دراوردن از
stone
تحجیر کردن
ترجمه آنلاین
سنگ زده
مترادف
baked
،
bombed
،
boozed up
،
buzzed
،
doped
،
drugged
،
drunk
،
feeling no pain
،
flying
،
fried
،
inebriated
،
intoxicated
،
loaded
،
on a trip
،
plastered
،
ripped
،
sloshed
،
smashed
،
spaced out
،
stewed
،
strung out
،
tanked
،
tipsy
،
totaled
،
tripping
،
wasted
پیشنهاد شما
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.
واژهنامهها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغتنامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مصوب فرهنگستان
فرهنگ واژههای سره
فرهنگ واژگان اسمها
فرهنگ واژههای آزاد
پیشنهاد واژه جدید
ثبت گزارش
ثبت گزارش
علت ثبت گزارش (انتخاب کنید)
معنی اشتباه
غلط املایی
محتوای کم ارزش و غیرمفید
محتوای غیراخلاقی
محتوای تکراری
توهین به قومیتها، اعتقادات و ...
نقض حق تالیف و کپیرایت
سایر موارد