stocky
معنی
کوتاه، خشن، کلفت، قوی، چارشانه
سایر معانی: خپل، خپله، کوتاه و پهن
[عمران و معماری] کلفت
سایر معانی: خپل، خپله، کوتاه و پهن
[عمران و معماری] کلفت
دیکشنری
تنگ
صفت
thick, stocky, squatty, burly, heavyset, thick-setکلفت
strong, powerful, potent, heavy, bouncing, stockyقوی
short, little, concise, stunted, pygmy, stockyکوتاه
rough, harsh, bearish, tough, coarse, stockyخشن
stockyچارشانه
ترجمه آنلاین
تنومند
مترادف
chunky ، corpulent ، fat ، heavyset ، plump ، solid ، squat ، stout ، stubby ، sturdy ، thick ، thickset