statistical
/stəˈtɪstɪkl̩/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

اماری، احصایی
سایر معانی: آماری، وابسته به آمار
[عمران و معماری] آماری
[برق و الکترونیک] آماری
[صنایع غذایی] آماری
[صنعت] آماری، وابسته به آمار
[ریاضیات] آماری

دیکشنری

آماری
صفت
statistical, statistic, actuarialاماری
statistic, statisticalاحصایی

ترجمه آنلاین

آماری

مترادف

analytical ، arithmetical ، demographic ، numerical ، probability

واژه‌های مشابه

statistical consulting

[آمار] مشاوره آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical control

[آمار] کنترل آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical correlation

[حسابداری] همبستگی آماری [ریاضیات] همبستگی آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical definition of probability

[ریاضیات] تعریف آماری احتمال

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical design

[عمران و معماری] طرح آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical equilibrium

[ریاضیات] تعادل آماری [آمار] تعادل آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical evidence

[ریاضیات] مدرک آماری [آمار] شواهد آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical fallacy

[آمار] مغالطه آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

statistical forecast

پیش‌بینی آماری [علوم جَوّ] نوعی پیش‌بینی براساس بررسی آماری و سامانمند داده‌های گذشته

واژه‌های مصوب فرهنگستان

statistical independence

[آمار] استقلال آماری

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش