starchy
معنی
رسمی، دارای نشاسته، شبیه نشاسته، اهاری، اهاردار
سایر معانی: پرنشاسته، نشاسته دار، آهاردار
[نساجی] نشاسته ای- دارای نشاسته - آهاری - آهار دار
سایر معانی: پرنشاسته، نشاسته دار، آهاردار
[نساجی] نشاسته ای- دارای نشاسته - آهاری - آهار دار
دیکشنری
نشاسته دار
صفت
starchyدارای نشاسته
starchyشبیه نشاسته
official, formal, solemn, starched, ceremonious, starchyرسمی
starchyاهاری
starchyاهاردار
ترجمه آنلاین
نشاسته ای
مترادف
ceremonious ، conventional ، inflexible ، mannered ، prim ، reserved ، rigid ، starched ، stilted ، strait laced ، strict ، stuffy