معنی

کج بیل، سیب زمینی، چاقوی کوتاه، بیلچه مخصوص کندن علف هرزه، با بیل کندن
سایر معانی: بیلچه ی علف هرزه چینی، چاقوی کوتاه (برای کندن پوست درخت و غیره)، تراشگر، (عامیانه) سیب زمینی، با بیلچه کندن، بابیل کندن منهدم کردن
[عمران و معماری] ویبراتور بیلچه ای - پایه
[نفت] آغاز به حفر کردن - ساق

دیکشنری

اسپرد
اسم
potato, potato, spudسیب زمینی
hoe, scoop, scuttle, shovel, spudکج بیل
short knife, spudچاقوی کوتاه
spudبیلچه مخصوص کندن علف هرزه
فعل
spud, spade, shovelبا بیل کندن