sprinkler
/ˈsprɪŋklər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

اب پاش، گلاب پاش
سایر معانی: با اب پاش پاشیدن
[عمران و معماری] آبپاش - آبفشان - آب افشان
[زمین شناسی] آبفشان
[آب و خاک] آبپاش، آبیاری قطره ای

دیکشنری

آب پاش
اسم
sprinkler, pot, sprayاب پاش
sprinklerگلاب پاش

ترجمه آنلاین

آبپاش

واژه‌های مشابه

sprinkler irrigation

آبیاری بارانی [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آبیاری که در آن آب از بالای سطح خاک با آب‌پاش‌های مخصوص به‌صورت قطره‌های باران پاشیده می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

sprinkler system

سیستم (سازگان) آب پاشی خودکار (برای آبیاری چمن و غیره) [عمران و معماری] سیستم آبفشانی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

field sprinkler method

[زمین شناسی] آبیاری بارانی برای سطح غیر مشخص

دیکشنری انگلیسی به فارسی

lawn sprinkler

آب پاش ماشینی، برای چمن آب دادن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش