sporty
معنی
ورزشی، جلف، ورزشکارانه
سایر معانی: (به ویژه جامه) چشمگیر، اسپرتی، پرجلوه، (انگلیس) ورزش دوست، اهل ورزش، (عامیانه)، رجوع شود به: sporting، جوانمردانه
سایر معانی: (به ویژه جامه) چشمگیر، اسپرتی، پرجلوه، (انگلیس) ورزش دوست، اهل ورزش، (عامیانه)، رجوع شود به: sporting، جوانمردانه
دیکشنری
ورزشی
صفت
athletic, sporty, sportive, agonisticورزشی
jaunty, racy, foppish, sporty, gaudy, tawdryجلف
sportyورزشکارانه
ترجمه آنلاین
ورزشی