spate
معنی
رگبار، سیل، سیلاب، طغیان رود، تعداد خیلی زیاد، هجوم بیمقدمه
سایر معانی: (انگلیس)، رگبار شدید، سیل ناگهانی، پرحرفی، سیل کلمات
[زمین شناسی] طغیان، سیلابی شدن، طغیان ناگهانی یک رودخانه بر اثر بارندگی شدید یا آب شدن ناگهانی برف های سرچشمه .
سایر معانی: (انگلیس)، رگبار شدید، سیل ناگهانی، پرحرفی، سیل کلمات
[زمین شناسی] طغیان، سیلابی شدن، طغیان ناگهانی یک رودخانه بر اثر بارندگی شدید یا آب شدن ناگهانی برف های سرچشمه .
دیکشنری
انفجار
اسم
flood, sill, deluge, spate, torrent, fluxسیل
floodwater, spate, freshet, flowageسیلاب
inundation, spateطغیان رود
shower, volley, cloudburst, meteoric shower, meteor shower, spateرگبار
spateتعداد خیلی زیاد
spateهجوم بیمقدمه
ترجمه آنلاین
جرقه