spank
معنی
با سرعت حرکت کردن، با دست بکفل زدن، در کونی زدن
سایر معانی: (با چیز پهن یا کف دست) در کونی زدن، (با سرعت یا زرنگی) پیش رفتن، حرکت کردن، در کونی، (با کف دست) ضربه به خشتک شلوار
سایر معانی: (با چیز پهن یا کف دست) در کونی زدن، (با سرعت یا زرنگی) پیش رفتن، حرکت کردن، در کونی، (با کف دست) ضربه به خشتک شلوار
دیکشنری
جهش
فعل
spank, skeetبا سرعت حرکت کردن
spankبا دست بکفل زدن
spankدر کونی زدن
ترجمه آنلاین
زدن