معنی

شلخته و چاق
سایر معانی: خوک ماده (بالغ)، ماده خوک، (برخی جانوران پستاندار به ویژه خرس) ماده، (فلزکاری - ناودان یا جوی که فلز مذاب از کوره ی ذوب تا محل شمش ریزی در آن جاری می شود) آبگیره، گدازه راه، بذر افشاندن، بذر افشانی کردن، تخم پاشیدن، کاشتن، (تبلیغات یاتنفر و غیره) پراکندن، (مجازی) کاشتن، ماده خوک جوان

دیکشنری

کاشت
اسم
sowشلخته و چاق

ترجمه آنلاین

بکار

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.