solicitor
/səˈlɪsətər/

معنی

مشاور، وکیل
سایر معانی: درخواست کننده ی کمک یا اعانه و غیره، مشتری جوینده، (حقوق - انگلیس) مشاور حقوقی (که از barrister پایین تر است)، کسی که اسناد ومدارک عرضحال را تهیه میکند
[حقوق] وکیل (کارگشا)، مشاور حقوقی (در نظام حقوقی انگلیس که جز در دادگاههای نخستین حق حضور در دادگاه را نداشته و در دعاوی مطروح در محاکم بالاتر به Barrister کمک می کند)

دیکشنری

وکیل
اسم
attorney, solicitor, agent, proxy, deputy, assigneeوکیل
consultant, adviser, counselor, advisor, councilor, solicitorمشاور

ترجمه آنلاین

وکیل دادگستری

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.