معنی

فقط، منحصرا، محضا، بتنهایی
سایر معانی: تنها، به تنهایی

دیکشنری

صرفا
قید
only, just, merely, alone, but, solelyفقط
exclusively, solely, particularly, individuallyمنحصرا
solelyبتنهایی
merely, only, purely, solelyمحضا

ترجمه آنلاین

صرفا

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.