معنی

ضربه، درست، ضرب، جوراب ساقه کوتاه، کفش راحتی بی پاشنه، جوراب کوتاه، جوراب پوشیدن، مشت زدنیکراست، ضربت زدن
سایر معانی: (جمع آن: socks یا sox) جوراب کوتاه، (تئاتر یونان و روم باستان) کفش سبک، کمدی، شادمایش، الهه ی الهامگر کمدی، رجوع شود به: windsock، زدن (به ویژه با مشت)، (خودمانی)، مشت
[نساجی] جوراب ساق کوتاه

دیکشنری

جوراب
اسم
sockجوراب ساقه کوتاه
sockکفش راحتی بی پاشنه
impact, strike, stroke, thud, lash, sockضربه
sound, sockدرست
sockجوراب کوتاه
multiplication, beat, stroke, coining, hit, sockضرب
فعل
sockجوراب پوشیدن
bump, jab, strike, bob, contuse, sockضربت زدن
sockمشت زدنیکراست

ترجمه آنلاین

جوراب

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.