snippet
معنی
خپله، چیز کوچک، پارچه سرقیچی
سایر معانی: باریکه ی قیچی شده، برش، تکه، سرقیچی، نواره، ریز، خرده ریز
سایر معانی: باریکه ی قیچی شده، برش، تکه، سرقیچی، نواره، ریز، خرده ریز
دیکشنری
قطعه
اسم
pinpoint, snippetچیز کوچک
snippetپارچه سرقیچی
shorty, dumpling, runt, podge, butterball, snippetخپله
ترجمه آنلاین
قطعه