sneaking
معنی
پاورچین، تک پا، دزدانه، خائنانه، نهانکارانه، نامردانه، محرمانه، پنهانی، درونی، مخفیانه، پست، دزدکی، زیر جلی، تردیدامیز
دیکشنری
دزدکی
فعل
sneak, skulkدزدکی حرکت کردن
ترجمه آنلاین
یواشکی
مترادف
arch ، artful ، astute ، bluffing ، cagey ، calculating ، canny ، captious ، conniving ، covert ، crafty ، crooked ، cunning ، deceitful ، deceptive ، delusive ، designing ، dishonest ، dishonorable ، dissembling ، double dealing ، elusive ، foxy ، furtive ، guileful ، illusory ، impish ، ingenious ، insidious ، intriguing ، mean ، mischievous ، plotting ، roguish ، scheming ، secret ، secretive ، sharp ، shifty ، shrewd ، slick ، smart ، smooth ، sneaky ، stealthy ، subtle ، surreptitious ، traitorous ، treacherous ، tricky ، underhand ، unscrupulous ، wily