معنی

کرجی پارویی کوچک، قایق سریعالسیر، قایق رانی کردن
سایر معانی: قایق، زورق

دیکشنری

اسکایف
اسم
skiffکرجی پارویی کوچک
skiffقایق سریعالسیر
فعل
skiff, boatقایق رانی کردن

ترجمه آنلاین

اسکیف

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.