skeptic
معنی
پیرو فلسفه بدبینی، ادم بدبین، شک گرای، ادم شکاک در دین و عقاید مذهبی، شکاک، شکاک، مشکوک
سایر معانی: (فلسفه - s بزرگ) پیرو مکتب شک اندیشی در یونان باستان، شک اندیش، شک پیشه، دیر باور، مردد در مورد اصول مذهب
سایر معانی: (فلسفه - s بزرگ) پیرو مکتب شک اندیشی در یونان باستان، شک اندیش، شک پیشه، دیر باور، مردد در مورد اصول مذهب
دیکشنری
شکاک است
اسم
skeptic, scepticشکاک
skeptic, scepticپیرو فلسفه بدبینی
skeptic, scepticادم بدبین
skepticشک گرای
skepticادم شکاک در دین و عقاید مذهبی
صفت
acatalectic, sceptic, show-meشکاک
suspicious, doubtful, fishy, dubious, questionable, skepticمشکوک
ترجمه آنلاین
شکاک
مترادف
agnostic ، apostate ، atheist ، cynic ، disbeliever ، dissenter ، doubter ، doubting Thomas ، freethinker ، heathen ، heretic ، infidel ، materialist ، misanthrope ، misbeliever ، nihilist ، pagan ، pessimist ، profaner ، questioner ، rationalist ، scoffer ، unbeliever