simulacrum
/ˌsɪmjʊˈleɪkrəm/

معنی

خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهتتصنعی
سایر معانی: تصویر، فرتور، وانمودگر، تظاهر، ریاکاری

دیکشنری

یکسان
اسم
simulacrumصورت خیالی
simulacrumنمودناک
imagination, phantom, illusion, thought, fiction, simulacrumخیال
image, effigy, icon, representation, statue, simulacrumتمثال
ghost, silhouette, specter, phantom, apparition, simulacrumشبح
simulacrumشباهت وهمی
simulacrumشباهت ریایی
simulacrumشباهتتصنعی

ترجمه آنلاین

شبیه سازی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.