معنی

[سینما] صداگیری

دیکشنری

خاموش کردن
فعل
silence, pacify, appease, soothe, quiet, conciliateساکت کردن
silence, put out, extinguish, stifle, out, smotherخاموش کردن
calm, assuage, conciliate, appease, soothe, allayارام کردن
choke, stifle, strangle, smother, throttle, silenceخفه کردن

ترجمه آنلاین

خاموش کردن

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.