signaling
/ˈsɪɡnəlɪŋ/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

علامت دهی
[برق و الکترونیک] سیگنال دهی 1. عمل اعلام کردن ارسال شدن سیگنال اطلاعات به طرف گیرنده ی مدار مخابراتی . 2. ارسال اطلاعات کنترلی یا وضعیت بین سیستمهای سوییچینگ تلفن که به شکل بیتهای مشخص شده یا کانالهایی از اطلاعات وارد شده به خط انتقال داده های صوتی است.

دیکشنری

سیگنالینگ
اسم
signalingعلامت دهی

ترجمه آنلاین

سیگنالینگ

واژه‌های مشابه

binary signaling

[برق و الکترونیک] علامت دهی دودویی یک سیستم مخابراتی که در آن اطلاعاتی توسط حضور و غیاب، یا تغییرات مثبت و منفی فقط یک پارامتر از محیط سیگنال دهی عمل می شوند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

carrier signaling

[برق و الکترونیک] علامتدهی حاملی استفاده از سیگنالهای طنین ( تن ) برای زنگ و سایر علامتدهیها در سیستم مخابرات حاملی .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

data signaling rate

[برق و الکترونیک] آهنگ ارسال داده ها ظرفیت داده گردانی مجموعه ای از کانالهای ارسال موازی که برحسب بیت بر ثانیه بیان می شود .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

frequency exchange signaling

[برق و الکترونیک] سیگنالدهی تبادل بسامدی نوعی روش علامت دهی که در آن تغییر وضعیت با کاهش دامنه ی یک یا چند بسامد و افزایش دامنه ی یک یا چند بسامد دیگر انجام می پذیرد .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

quaternary signaling

[برق و الکترونیک] سیگنال دهی چهار سطحی سیگنال دهی ای که در ان اطلاعات با حضور و عدم حضور یا تغییرات مثبت و منفی چهار مجزای یک پارامتر محیط انتقال سیگنال دهی نشان داده می شوند .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

user data signalling rate / user data signaling rate

نرخ نشانک‌دهی داده‌های کاربر [مهندسی مخابرات] نرخ دریافت داده‌های ارسال‌شدۀ کاربران در پایانه‌ها|||متـ . نرخ سیگنال‌دهی داده‌های کاربر ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش