معنی

حائل، دیافراگم، پشت پنجره، پشت دری
سایر معانی: (شخص یا وسیله) مسدود کننده، بندآور، (پنجره) کرکره، پنجره ی کرکره ای، (در فانوس و غیره) دریچه، سوراخ بند، دهانه گیر، (دوربین عکاسی) شاتر، بندان، دوربین عکاسی وغیره دیافراگم
[سینما] دریچه دوربین - مسدودکننده - عدسی - شاتر - دستگاه باز و بسته کردن عدسی - پلک - پروانه - بندان - دریچه نور
[عمران و معماری] پنجره کرکره ای - در کرکره ای
[برق و الکترونیک] شاتر قطعه ای که مانع رسیدن نور به سطح حساس به نور دوربین تلویزیونی یا جسم حساس به نور دیگر به جز در مدت زمان مطلوب برای تابش نور می شود.
[آب و خاک] دریچه متحرک

دیکشنری

شاتر
اسم
diaphragm, shutterدیافراگم
shutterپشت پنجره
shutterپشت دری
barrier, buffer, delimiter, buttress, louver, shutterحائل

ترجمه آنلاین

کرکره

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.