معنی

چوروک شدن

دیکشنری

رفته رفته
فعل
pucker, shrivel, crease, constringe, shrink, tousleچروک شدن
frounce, shrivelچین خوردن
become dry, shrivel, fade, atrophy, wither, parchخشک شدن

ترجمه آنلاین

چروکیده شده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.