معنی

فریاد، جیغ، ضجه، جیغ زدن، فریاد دلخراش زدن
سایر معانی: فریاد زیر و نافذ، (از ترس یا درد یا خنده) جیغ زدن، صدای زیر و ناهنجار درآوردن، جیغ زدن مثل بعضی از پرندگان

دیکشنری

گریه کن
اسم
scream, squeal, shriek, screech, shout, catcallجیغ
cry, scream, shout, outcry, exclamation, shriekفریاد
cry, lament, shriek, wail, yawl, howlضجه
فعل
shriek, scream, yelp, shout, yawp, yellجیغ زدن
shriekفریاد دلخراش زدن

ترجمه آنلاین

فریاد زدن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.