معنی

جارچی، فریاد زننده
سایر معانی: فریاد زننده، جارچی

دیکشنری

فریاد زدن
اسم
shouterفریاد زننده
beadle, blazer, herald, crier, town crier, shouterجارچی

ترجمه آنلاین

فریاد آور

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.