معنی

بد، تکان دهنده، هولناک، برخورنده
سایر معانی: روانکوب، زننده، بسیار ناخوشایند، مستهجن، ناپسند، قبیح، زشت، منزجر کننده، مایه انزجار، موحش، بسیار بد

دیکشنری

تکان دهنده
صفت
shocking, stirring, convulsive, world-shakingتکان دهنده
terrible, shocking, terrific, ghastlyهولناک
bad, evil, ill, icky, unfavorable, shockingبد
shocking, uncomplimentaryبرخورنده

ترجمه آنلاین

تکان دهنده

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.