shipboard
معنی
کنار کشتی، پهلوی کشتی، صحنه کشتی
سایر معانی: عرشه ی کشتی، (در) کشتی، عرشه ی ناو، وابسته به عرشه ی کشتی، وابسته به کشتی، (مهجور) کنار کشتی، هر یک از دو طرف کشتی، سوار کشتی
سایر معانی: عرشه ی کشتی، (در) کشتی، عرشه ی ناو، وابسته به عرشه ی کشتی، وابسته به کشتی، (مهجور) کنار کشتی، هر یک از دو طرف کشتی، سوار کشتی
دیکشنری
کشتی
اسم
shipboardکنار کشتی
shipboardپهلوی کشتی
shipboardصحنه کشتی
ترجمه آنلاین
کشتی