shear
معنی
سایر معانی: (پشم گوسفند و غیره) چیدن، (مو یا پشم را با قیچی) زدن، (از فرش یا مخمل و غیره) پرزگیری کردن، پرز بری کردن، (با فشار یا چیز تیز) دریدن، چاک دادن، قطع کردن، گسلیدن، شکافتن (و با سرعت پیش رفتن)، (از حق یا سلامتی یا قدرت و غیره) محروم کردن، گرفتن، بازستاندن، (در اثر برش یا فشار) دریده شدن، ترک برداشتن، متلاشی شدن، داغون شدن، واآمدن، پشم چینی (به ویژه برای نشان دادن سن گوسفند به کار می رود)، (با قیچی باغبانی) بریدن، هرس کردن، (محلی) با داس درو کردن، داس زدن، (نادر) رجوع شود به: shears، هر یک از دو بخش قیچی (که به هم لولا شده اند)، تیغه ی قیچی، دستگاه برش (فلزات)، آهن بر، دستگاه ساختن آهن ورق
[عمران و معماری] برش - بریدن - برش دادن
[زمین شناسی] برش - بریده شدن یک جسم در اثر وارد شدن نیروهای مخالف
[نساجی] چیدن پشم گوسفند - پشم چینی - برش - پرز گیری از سطح پارچه - بر طرف کردن نپ
[ریاضیات] چینش، برش، بریدن، قیچی کردن، قیچی کردن، قیچی، پارگی
[خاک شناسی] برش
[پلیمر] برش، تنشی است که در نتیجه نیروهای بکار رفته در قسمتهای مجاور بدنه که در جهت موازی با سطح تماسشان می باشد بوجود می آیند.
برش متقاطع: سطح تماس بین رزین و الیاف می باشد.
- - - - - - - - - - - - - - - -