معنی

جمع واژه ی: serum

دیکشنری

سرماخوردگی
اسم
serumسرم
plasma, ichor, plasm, serum, saniesخونابه
serumاب خون
whey, serumاب پنیر

ترجمه آنلاین

سرم

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.