معنی

فاضل، جدا سازنده، تجزیه طلب، حاکی از جدایی
سایر معانی: جداگر، جداکننده، جدایی انگیز (separatory هم می گویند)

دیکشنری

جدایی
صفت
separative, segregativeتجزیه طلب
disjunctive, separativeجدا سازنده
accomplished, learned, scholarly, lettered, exceeding, separativeفاضل
separativeحاکی از جدایی

ترجمه آنلاین

جداکننده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.