معنی

تاثیر، ظاهر، احساس، شور، حس
سایر معانی: سترسا، پولاب، سوهش، سهش، غلغله، هیجان، جوش و خروش، شور و هیجان

دیکشنری

احساسات
اسم
feeling, sense, sentiment, sensation, impression, perceptionاحساس
sense, feeling, sensation, presentiment, energyحس
passion, excitement, deliberation, frenzy, sensation, emotionشور
influence, impression, efficacy, affection, action, sensationتاثیر
appearance, outward, look, exterior, form, sensationظاهر

ترجمه آنلاین

احساس

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.