segregated
/ˈseɡrəˌɡetəd/

معنی

مجزا، جدا شده، تک
سایر معانی: (به ویژه از نظر نژادی یا مذهبی) جدا شده، سوا شده (و مورد تبعیض)، مجزا شده، جداسازی شده

دیکشنری

جدا شده
صفت
segregated, disjunct, partiteجدا شده
separate, distinct, discrete, divided, segregated, knockdownمجزا
single, one, individual, solo, lone, segregatedتک

ترجمه آنلاین

تفکیک شده است

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.