secede
معنی
کناره گیری کردن، از عضویت خارج شدن، جدا رفتن
سایر معانی: (از گروه یا سازمان یا کشور) جدا شدن، منتزع شدن
سایر معانی: (از گروه یا سازمان یا کشور) جدا شدن، منتزع شدن
دیکشنری
جدا کردن
فعل
secede, abdicate, retireکناره گیری کردن
secedeاز عضویت خارج شدن
secedeجدا رفتن
ترجمه آنلاین
جدا شدن
مترادف
abdicate ، apostatize ، break with ، disaffiliate ، leave ، quit ، resign ، retire ، retract ، retreat ، separate ، withdraw