scrupulous
معنی
وسواسی، ناشی از وسواس یا دقت زیاد
سایر معانی: با وجدان، درستکار، (در مورد اخلاقی) دقیق، موشکاف، نان حلال خور، موشکافانه، محتاط
سایر معانی: با وجدان، درستکار، (در مورد اخلاقی) دقیق، موشکاف، نان حلال خور، موشکافانه، محتاط
دیکشنری
دقیق
صفت
scrupulous, meticulous, morose, pernickety, queasy, persnicketyوسواسی
scrupulousناشی از وسواس یا دقت زیاد
ترجمه آنلاین
دقیق
مترادف
conscientious ، conscionable ، critical ، exact ، fastidious ، fussy ، heedful ، honest ، honorable ، just ، meticulous ، minute ، moral ، nice ، painstaking ، particular ، precise ، principled ، punctilious ، punctual ، right ، rigorous ، strict ، thinking twice ، true ، upright