schismatic
/skɪzˈmætɪk/

معنی

تفرقه انداز، تفرقه جویانه
سایر معانی: وابسته به تفرقه ی مذهبی، نفاقی، schismatical تفرقه انداز

دیکشنری

اسکیزماتیک
صفت
divisive, schismatic, schismaticalتفرقه انداز
schismatic, schismaticalتفرقه جویانه

ترجمه آنلاین

تفرقه افکن

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.