معنی

صفت، طرح، شکل، الگو، نونه
سایر معانی: پیش نویس، مسوده، شکل واره، دیسه نما، نمودار، دیاگرام، مدل
[کامپیوتر] طرح ؛ مدل ؛ شما ؛ الگو
[ریاضیات] شکل، نمودار، طرح

دیکشنری

طرح
اسم
plan, design, layout, project, scheme, schemaطرح
pattern, template, type, schema, sample, moldالگو
form, shape, figure, formation, image, schemaشکل
attribute, adjective, quality, epithet, qualification, schemaصفت
schemaنونه

ترجمه آنلاین

طرحواره

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.