satisfactory
/ˌsætəsˈfæktəri/

معنی

میانه، رضایتبخش، خرسند کننده
سایر معانی: بسنده، کافی، قانع کننده، خشنودگر
[بهداشت] کافی
[ریاضیات] رضایتبخش

دیکشنری

رضایتبخش
صفت
satisfactoryرضایتبخش
satisfactoryخرسند کننده
middle, satisfactoryمیانه

ترجمه آنلاین

رضایت بخش

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.