saltwater
معنی
اب نمک، زیست کننده در اب شور
سایر معانی: وابسته به آب شور یا دریا، متعلق به اب شور، دریایی
[عمران و معماری] آب شور - شوراب
[زمین شناسی] آب شور، شوراب، آب نمک - مترادفی sea water (آب دریا)؛ متضاد آب شیرین (بطور کلی).
[نفت] آب نمک
سایر معانی: وابسته به آب شور یا دریا، متعلق به اب شور، دریایی
[عمران و معماری] آب شور - شوراب
[زمین شناسی] آب شور، شوراب، آب نمک - مترادفی sea water (آب دریا)؛ متضاد آب شیرین (بطور کلی).
[نفت] آب نمک
دیکشنری
آب نمک
اسم
saltwater, brine, souseاب نمک
صفت
saltwaterزیست کننده در اب شور
ترجمه آنلاین
آب شور