معنی

طوق دار

دیکشنری

خراب شده
فعل
ruffleموجدار کردن
tie, knit, knot, ruffle, cadge, loopگره زدن
ruffle, fold, lap, ply, ruffتاه کردن
bash, disturb, ruffle, faze, unsettle, oversetبر هم زدن
ruff, shrink, pucker, ruffleچروک کردن
contort, distort, ruffleناهموار کردن
bemuse, confuse, daze, dishevel, embarrass, ruffleژولیده کردن
embarrass, excite, ruffleبراشفتن

ترجمه آنلاین

به هم ریخته

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.