جذب [فیزیک] [شیمی] فرایندی که در آن مایع یا گاز به درون حفره‌های یک مادۀ جامد کشیده می‌شود|||[فیزیک] ورود انرژی یا ماده به محیط بی‌آنکه بازتاب یا گسیل داشته باشد|| ...
واژه‌های مصوب فرهنگستان
[شیمی] بطری جذب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] ظرفیت جذب
ستون جذب [مهندسی شیمی] استوانه‌ای عمودی که در آن مایعی به‌صورت قطرات ریزان، بخشی از یک گاز بالارونده را جذب می‌کند |||متـ . برج جذب absorption tower ...
[شیمی] ترکیب شیمیایی جذب کننده [پلیمر] ترکیب شیمیایی جذب کننده
[شیمی] ضریب جذب [پلیمر] ثابت جذب
[حسابداری] هزینه یابی جذبی [ریاضیات] هزینه یابی جذبی
[شیمی] مقطع جذب [پلیمر] مقطع جذب [آب و خاک] مقطع جذب
لبۀ جذب [فیزیک] تغییر ناگهانی میزان جذب‌شوندگی پرتوِ ایکس تابیده‌شده در محیطی معین که در طولِ‌موج خاصی روی می‌دهد
عامل جذب [فیزیک] احتمال برهم‌کنش تابش ناشی از هسته‌های پرتوزایی که در یک اندام مشخص وارد می‌شوند
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.