roughhew
معنی
درشت بریدن
سایر معانی: ناصاف بریدن، طرح کردن، (سنگ و الوار و غیره) به طور زبر و مقدماتی بریدن، زبر بری کردن، ناصاف بریدن، درشت بریدن، طرح کردن، قالب کردن
سایر معانی: ناصاف بریدن، طرح کردن، (سنگ و الوار و غیره) به طور زبر و مقدماتی بریدن، زبر بری کردن، ناصاف بریدن، درشت بریدن، طرح کردن، قالب کردن
دیکشنری
خال خال
فعل
roughhewدرشت بریدن
ترجمه آنلاین
خشن