معنی

چرخشی، دورگرد
سایر معانی: دوار
[برق و الکترونیک] دوار

دیکشنری

چرخش
صفت
rotary, rotational, rotating, revolutionary, rotatory, gyratingچرخشی
rotatingدورگرد

ترجمه آنلاین

در حال چرخش

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.