معنی

جست و خیز کردن، خوشی کردن
سایر معانی: خوشی کردن، جست و خیز کردن

دیکشنری

رولیک
فعل
joy, disport, express joy, exult, frolic, rollickخوشی کردن
jig, tumble, skip, cavort, lope, rollickجست و خیز کردن

ترجمه آنلاین

رولیک

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.