معنی

سواحل رودخانه، رودخانهای، رودمانند
سایر معانی: مشرف به رود، رودکناری، ساحلی، رودزی، رودخانه زی، وابسته به رودخانه، رودی، رودسان، تولید شده توسط رودخانه، رودزاد
[زمین شناسی] رود مانند، رودزی، رودخانه ای - الف) تعلق داشتن به یا تشکیل شده توسط یک رودخانه. مثلاً یک دریاچه رودخانه ای که بوسیله سدی بر روی یک رودخانه ایجاد شده است. - ب) قرار گرفته در امتداد کناره های یک رودخانه. مثلاً یک کانسار رودخانه ای یا کنار رودی.

دیکشنری

رودخانه
اسم
riverineسواحل رودخانه
صفت
riverine, fluvial, fluviatileرودخانهای
riverineرودمانند

ترجمه آنلاین

رودخانه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.